مقدمه:
یکی از مهمترین دغدغه های بشر در زندگی دستیابی به سلامتی جسمانی است. بسیاری ازهزینههای که بشر در طول زندگی متحمل میشود، هزینههای است که در جهت سلامتی جسم افراد صورت میگیرد. دربسیاری از موارد نه تنها ثروت بلکه علم نیز در خدمت سلامتی جسم قرارمی گیرد. هرچند سلامتی جسم و روان و تعقل افراد در موارد زیادی ارتباط مستقیمی با هم دارند ولی به طور خاص و ویژه می طلبد به هر اندازه که افراد برای سلامتی جسم خود هزینه میکنند برای بهداشت وسلامتی عقل و روان نیز اهمیت قائل بودند.
ولی سوالی که در این خصوص مطرح میشود این است که چه عواملی در خصوص بهداشت و سلامتی عقل و روان تأثیر گذار است و چه عاملی باعث ضعف و بیماری عقل وروان میشود؟ یقیناً با علم و معرفت پیدا کردن به این عوامل میتوان در جهت سلامتی این جز از انسان قدمی برداشت.
مستی گناه و رذایل اخلاقی
همان طوری که غذای مسموم و آلوده جسم را تحت تأثیر خود قرار میدهد و جسم را نابود و مریض میکند، در خصوص روح و نیروی تفکرو تعقل نیز در منابع روایی این چنین استفاده میشود، مبادر به انجام گناه سایه جهل و غبار بیخردی را برروی قدرت تعقل افراد میگستراند.
«یَنبَغِی للعاقِلِ أن یَحتَرِسَ مِن سُکرِ المالِ ، و سُکرِ القُدرَةِ ، و سُکرِ العِلمِ ، و سُکرِ المَدحِ ، و سُکرِ الشَّبابِ ، فإنَّ لِکُلِّ ذلکَ رِیاحا خَبیثةً تَسلُبُ العَقلَ و تَستَخِفُّ الوَقارَ[1]سزاوار است که خردمند از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى دانش و مستى ستایش و مستى جوانى پرهیز کند ؛ زیرا هر یک از این مستیها بادهاى پلیدى دارد که عقل را مى رباید و وقار را از بین مى برد».
شاید زیبا ترین آیهای که گویای تاثیر گناه بر روان و تعقل افراد است آیه 10 سوره مبارکه روم باشد چرا که در این آیه شریف بیان شده است ارتکاب گناه موجب میشود زیبا ترین آیات الهی را که عقلهای سالم به آن اعتراف دارند را انکار نمایند:
«ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُون[روم/10]آن گاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود، [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند مىگرفتند.»
همراهی و همنشینی با نادان
یکی از آموزهای فرهنگ اسلام و توصیههای مؤکد روایت اسلامی انتخاب دوستان اصلح و همنشینی با بهترین افراد است؛ از این رو کوتاهی در این خصوص و همراهی و مصاحبت با افرادی که هیچگونه دغدغه دینی و علمی ندارند انسان را به همان سمت و سو میکشاند و از طرفی همراهی با کسانی که خود اهل علم و تعقل و اندیشه هستند، این انگیزه را در وجود افراد تقویت میکند که در مسیر علم و آگاهی قدم بردارند در روایتی نقل شده است:
«مَن صَحِبَ جاهِلاً نَقَصَ مِن عَقلِهِ[2]هر که با نادان همنشینى کند، از خردش کاسته شود».
بی توجهی به نصایح و راهنمایی خردمندان
یکی از موضوعاتی که نوعاً باعث بالندگی و تقویت روح و قوه تعقل افراد میشود بهره مندی از نصایح و راهنماییهای اهل خرد و دانشمندان صالح است. یقیناً همنشینی و همراهی با این دسته افراد و قبول راهنمایی و نصایح این افراد در واقع بهره مندی از قدرت تعقل و استفاده از تجربه و آگاهی ایشان است.
«مَن تَرَکَ الاستِماعَ مِن ذَوی العُقولِ ماتَ عَقلُهُ .[3] هر که به خردمندان گوش نسپارد، خردش بمیرد».
کبر و خود برتر بینی
«ما دَخَلَ قَلبَ امرِئٍ شَیءٌ مِنَ الکِبرِ إلاّ نَقَصَ مِن عَقلِهِ[4]در دل آدمى چیزى از کِبر وارد نشد، مگر این که از خرد او کاسته شد.»
سخن آخر
در متون روایی سخن از عواملی مهمی شده است که ارتباط مستقیمی در تضعیف و سستی قوه تعقل و اندیشه دارند. این چنین به نظر میرسد آلودگی انجام گناه وغبار معصیت با توجه به تاثیرشومی که دارد؛ بیشترین تاثیر را برو روی قدرت درایت و تدبیر و تعقل افراد دارد.
_____________________________
پاورقی:
[1].میزان الحکمه ج،5ص335،ح8861
[2].همان ج 7ص545ح13686
[3].همان ح13689
[4].همان ح 13690